امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

دانلود تحقیق کلیات قیمومت

دانلود تحقیق کلیات قیمومت دسته: حقوق
بازدید: 2 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 40 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 12

تحقیق انجام شده پیرامون مبحث اختیارات قیم در فقه امامیه و حقوق ایران می باشد در این تحقیق به بررسی اجمالی اختیارات و مسولیتهای ولی و حاکم شرع و تطبیق با اختیارات و مسولیتهای قیم در حقوق مدنی ایران پرداخته شده است

قیمت فایل فقط 23,400 تومان

خرید

چکیده:

تحقیق انجام شده پیرامون مبحث اختیارات قیم در فقه امامیه و حقوق ایران می باشد. در این تحقیق به بررسی اجمالی اختیارات و مسولیتهای ولی و حاکم شرع و تطبیق با اختیارات و مسولیتهای قیم در حقوق مدنی ایران پرداخته شده است. همچنین نیم نگاهی به فقه اهل سنت ومقایسه آن با فقه امامیه شده است.در فقه امامیه پنج گروه برای محجورین به عنوان ولی مشخص شده است: پدر، جد پدری، وصی از جانب این دو و حاکم و در صورت نبود حاکم عدول مومنین.افراد محجور نیز شامل صغیر، مجنون وسفیه می باشد.مجنون و سفیهی که جنون و سفاهتشان متصل به صغر نبوده، تحت سرپرستی حاکم شرع می باشند.درقانون مدنی ایران هم این اختیار توسط دادگاه و دادستان به فردی به نام قیم سپرده می شود. در این رساله به وظایف و اختیارات قیم در اموال و نکاح(ازدواج و طلاق) محجورین اشاره شده و سپس راجع به پایان دوره مجوریت بحث شده است.

در لغت به کسی که امر یا امور دیگری قائم به وجود او باشد، قیم گویند. در اصطلاح حقوقی قیم کسی است که از طرف دادگاه به تقاضای دادستان و برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت شخص او و اداره‌ی اموالش تعیین می‌شود و سمت او را قیمومت گویند.

برطبق ماده‌ی 1218 قانون مدنی برای اشخاص ذیل نصب قیم می‌شود:

1- برای صغاری که ولی خاص ندارند.[3]

2- برای مجانین و اشخاص غیر رشید (سفیه) که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.[4]

3- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.[5]

شرایط و اوصاف قیم

قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده‌ی 1192 ق.م[6]که مربوط به وصایت است، می‌توان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمی‌توان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد. ماده‌ی 1231 ق.م درباره‌ی شرایط قیم می‌گوید: «اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت  معین شوند:

1- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.

2- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه‌های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند:

سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.

3- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.

4- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.

5- کسی که خود یا اقرباء طبقه‌ی اول او دعوایی برمحجور داشته باشد.»

اقرباء[7]محجور، در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود (ماده‌ی 1232 ق.م) و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد. در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است. (ماده‌ی 61 قانون امور حسبی) و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است. (ماده‌ی 62 ق.ا.ح[8])

برابر ماده‌ی 1233 ق.م: «زن نمی‌تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند.»

اخذ تضمین از قیم

مطابق ماده 1243 ق.م: «در صورت وجود موجبات موجه دادستان می‌تواند از دادگاه مدنی خاص تقاضا كند كه از قیم تضمیناتی راجع به اداره اموال مولی علیه بخواهد تعیین نوع تضمین به نظر دادگاه است. هرگاه قیم برای دادن تضمین حاضر نشد از قیمومت عزل می‌شود.» تضمین مزبور مادام که قیم به سمت قیمومت باقی است و حساب زمان تصدی خود را تصفیه ننموده، باقی می‌ماند و پس از تصفیه،    بوسیله‌ی دادگاه مسترد می‌گردد.[9]

وظایف قیم

قیم نماینده‌ی قانونی محجور است و باید در تربیت و مراقبت و اصلاح محجور و حفظ و اداره‌ی اموال او بکوشد. ماده‌ی 1235 ق.م می‌گوید: «مواظبت شخص مولی علیه و نمایندگی قانونی او در كلیه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی او با قیم است.»

قیم باید در اقدامات خود غبطه و مصلحت محجور را رعایت کند و از اعمالی که مضر به حال او باشد بپرهیزد. (ماده‌ی 79 ق.ا.ح)

قانونگذار در تعیین وظایف قیم علاوه بر ذکر قواعد کلی، وظایف خاصی را نیز برای او مقرر نموده است:

1- برابر با ماده‌ی 1236 ق.م: «قیم مكلف است قبل از مداخله در امور مالی مولی علیه صورت جامعی از كلیه دارائی او تهیه كرده یك نسخه از آن به امضای خود برای دادستانی كه مولی علیه در حوزه آن سكونت دارد بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارائی مولی علیه تحقیقات لازمه به عمل آورد.»[10]

2- قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت محجور مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که به مصلحت باشد رفتار نماید. (ماده‌ی 80 ق.ا.ح)

3- قیم باید هزینه‌ی زندگی محجور و اشخاص واجب النفقه‌ی او و هم چنین هزینه‌ی معالجه‌ی آنها را در بیمارستان و غیره و هزینه‌های لازم دیگر از قبیل هزینه‌ی تربیت اطفال محجور را بپردازد. (ماده‌ی 82 ق.ا.ح)

4- قیم باید اسناد و اشیا قیمتی محجور را، با اطلاع دادستان، در محل امنی نگهداری کند و وجوه نقدی که مورد احتیاج نیست در یکی از بانک‌های معتبر بگذارد. (ماده‌ی 84 ق.ا.ح)

5- قیم در صورت امکان نباید وجوه زاید از احتیاج محجور را بدون سود بگذارد، بلکه باید از آن بهره برداری کند و اگر بیش از شش ماه وجوه مزبور را بدون سود گذاشت، مسئولیت تأدیه‌ی خسارت به میزان صدی دوازده در سال خواهد بود. (ماده‌ی 90 ق.ا.ح)

6- قیم باید لااقل سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده‌ی او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه‌ی دادستان حساب ندهد، به تقاضای وی و حکم دادگاه معزول می‌شود. (ماده‌ی 1244 ق.م) به علاوه مطابق ماده‌ی 1245 ق.م: «قیم بایدحساب زمان تصدی خودرا پس از كبر و رشد یا رفع حجر به مولی علیه سابق خود بدهد. هرگاه قیمومت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد حساب زمان تصدی باید به قیم بعدی داده شود.» حکم این ماده مربوط به نظم عمومی است و هیچ قراردادی نمی‌تواند قیم را از دادن صورت حساب زمان تصدی معاف کند.[11]

تخلف از انجام وظیفه

هرگاه قیم از انجام وظیفه‌اش تخلف کند و از این راه ضرری به محجور وارد آید، مسئول و مکلف به جبران خسارت است. ماده‌ی 1238 ق.م در این رابطه می‌گوید: «قیمی كه تقصیر در حفظ مال مولی علیه بنماید مسئول ضرر و خساراتی است كه از نقصان یا تلف آن مال حاصل شده اگر چه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.» علاوه براین ممکن است به حکم دادگاه ازسمت قیمومت عزل شود[12]و طبق ماده‌ی 674 قانون مجازات اسلامی، به عنوان خیانت در امانت مجازات شود.[13]

اختیارات قیم

قانون به قیم در اداره‌ی امور محجور اختیاراتی داده است. قیم می‌تواند به نمایندگی از محجور و با رعایت غبطه و مصلحت محجور اعمال حقوقی و معاملات لازم را انجام دهد. معاملات قیم راجع به اموال محجور سه دسته است:

الف) معاملات ممنوع

1- معامله با محجور

معامله‌ی قیم با محجور در صورتی که موجب انتقال مال بین آنها باشد، به منظور جلوگیری از سوء استفاده‌ی قیم و ضرر محجور به طور کلی منع شده است. بنابراین قیم نمی‌تواند مال خود را به محجور بفروشد یا اجاره دهد یا مال او را بخرد یا اجاره کند.[14]البته هیچ مانعی ندارد که قیم مال خود را به محجور ببخشد یا به رایگان صلح کند و به قیمومت از طرف او آن را بپذیرد، زیرا در چنین مواردی احتمال ورود ضرر به محجور وجود ندارد.[15]

2- هبه به نمایندگی از محجور

قیم نمی‌تواند به نمایندگی از محجور مال او را ببخشد. اگر چه این ممنوعیت به طور صریح در قانون ذکر نشده اما با توجه به این که وظیفه‌ی قیم حفظ اموال و رعایت مصلحت محجور است و هبه‌ی مال محجور با این امر منافات دارد، می‌توان این ممنوعیت را پذیرفت.

ب) معاملات محتاج به اجازه

فایل ورد 12 ص

قیمت فایل فقط 23,400 تومان

خرید

برچسب ها : کلیات قیمومت , قیم , قانون قیم , محجور , شرایط و اوصاف قیم , اخذ تضمین از قیم

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر